معاونت دانشجویی، فرهنگی و اجتماعی- موضوعات روانشناسی
انگیزه ای برای درس خواندن ندارم چکار کنم؟

حذف تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1394/11/28 | 

انگیزه ای برای درس خواندن ندارم چکار کنم؟

دست و دلم به درس خوندن نمیره و هر چی می خوام خودم رو متقاعد کنم که باید درس بخونم ، نمی تونم چه کار کنم؟

هر رفتاری که انسان انجام می دهد، ناشی از تعامل سه عنصر هدف، انگیزه و نیاز است. چرا وقتی ما تشنه می شویم، سراسیمه به هر طرفی می رویم، تا آب به دست آوریم و رفع عطش کنیم؟ زیرا نیاز به آب داریم و کمبود آب در بدن ما، موجب انگیختگی فیزیولوژیکی ما می شود و ایجاد انگیزه می کند و در نتیجه، برای رسیدن به هدف، یعنی آب، همه سعی و تلاش خود را به کار می گیریم. اگر شما می خواهید انگیزه مطالعه کردن بیشتری پیدا کنید، در مرحله اول باید هدف خود را مشخص کنید. وقتی مشخص شد که شما چه هدفی دارید، طبعا برای رسیدن به آن هدف، احساس می کنید که نیازمند چیزهایی هستید که از طریق مطالعه و درس خواندن به دست می آیند و در نتیجه، برای دست یابی به آن چیزها، برنامه ریزی می کنید؛ سپس بر اساس آن برنامه، عمل می کنید.

بدون تردید، شما به خاطر هدفی در کنکور سراسری شرکت کردید؛ تا به دانشگاه راه پیدا کنید. حال که وارد دانشگاه شدید، باید توجه داشته باشید که هدف شما چه بود؛ زیرا بعضی از دانشجویان، یا هدف نهایی خود را گم می کنند و یا اهداف واسطه ای را به عنوان هدف نهایی، تلقی می کنند که در هر دو صورت، دچار نوعی سردرگمی می شوند و انگیزه ای برای مطالعه ندارند؛ حال آن که وارد دانشگاه شدن، در واقع، آغاز راه است و برای طی کردن این راه، باید شبانه روز تلاش کرد و از همه امکانات، بهره جست تا به هدف رسید.

راهکار اساسی در موفقیت تحصیلی، کسب انگیزه و تقویت نشاط و شادابی درسی است. بنابراین برای افزایش سطح انگیزه، راهکارهای زیر را عملی سازید:

1- فهرستی از فواید مادی, معنوی و اجتماعی درس خواندن و کسب موفقیت تحصیلی خود تهیه کرده، آن را هر روز مرور کنید بر روی فایده ها، فکر کنید و حتی چند سطر درباره آنها بنویسید

2- فهرستی از پیامدهای منفی درس نخواندن, مانند اخراج از دانشگاه، مشروط شدن و... را تهیه و روی این پیامدهای منفی تامل کنید.

3- اگر تحت تأثیر افکار منفی قرار می گیرید و در مقطعی از دوران تحصیل، تصور می کنید که فردی ناموفق و بیهوده هستید، عملاً رفتار و کردار شما متأثر از چنین وضعی خواهد شد و نتیجه مطلوبی به بار نخواهد آمد؛ امّا با تلقین جنبه های مثبت و سازنده، به افکار امیدبخش و متعالی دست خواهید یافت و تداوم چنین افکار و حالاتی، در نتیجه کارتان، چشمگیر خواهد بود.

4-عدم علاقه به رشته تحصیلی می تواند موجب بی رغبتی و بی تفاوتی به درس و مطالعه شود اگر احساس می کنید علاقه ای به این رشته ندارید در مرحله اول با اساتید و کارشناسان در این رشته مشورت کنید شاید آنها اطلاعاتی را در مورد محاسن آن رشته به شما ارائه کنند که موجب علاقه شما شود و از حالت بی تفاوتی و بی انگیزگی نجات پیدا کنید و در مرحله دوم اگر علیرغم همه مشورت ها احساس می کنید علاقه ای به رشته تان ندارید، می توانید برای تغییر رشته اقدام کنید. (البته برای تغییر رشته، به هیچ وجه نباید عجولانه و زود تصمیم بگیرید)

5-سوء تغذیه، مشکلات جسمانی یا روانی نیز در بی رغبتی تأثیر دارد بنابراین اگر در این زمینه مشکلاتی هست باید  برطرف شود.

6-با دوستان مثبت نگر، فعال، با نشاط و درس خوان معاشرت کنید و از معاشرت با افرادی که به امور معنوی و علمی توجهی ندارند اجتناب کنید.

7-برای درس خواندن خود هدف های کوتاه مدت در نظر بگیرید و در صورت رسیدن به آن اهداف ، به خودتان پاداش دهید و در غیر این صورت خود را تنبیه کنید.(مثلا اگر فردا برنامه ی خود را به موقع انجام دادم ، حق دارم یک ساعت از اینترنت استفاده کنم . اگر از برنامه ام عقب ماندم ، یک روز حق استفاده از اینترنت را نخواهم داشت.) انسان فطرتاً به یادگیری رفتارها و کارهایی تمایل دارد که سرانجام به کسب پاداش منتهی می شود و از اعمال و رفتارهایی که منجر به شکست یا کیفر می شود،دوری می کند.

8-شما برای کسب انرژی لازم برای رسیدن به یک هدف باید انگیزه قوی داشته باشید. انگیزه هم وقتی قوی می شود که درونی و خودجوش باشد نه بیرونی و با زور! یعنی اینکه شما معتقد به ادامه تحصیل باشید ،نسبت به مطالعه ، سطح سواد ، موقعیت اجتماعی و... احساس نیازکنید، از خواندن مطالب مورد علاقه خود لذت ببرید و نسبت به عملکرد خود احساس رضایت داشته باشید. نه اینکه به خاطر ترس از حرف در و همسایه و فامیل ، به خاطر اینکه پدرو مادرم از من خواستند و چنین انتظاری دارند، درس بخوانید ، این دلایل شاید برای ایجاد انگیزه خوب باشند ولی برای پایدار نگه داشتن انگیزه به دلایل و عوامل درونی نیازمندیم. برخی افراد دائم می گویند : خوب ، این همه لیسانس بیکار، اصلاً واسه چی آدم باید درس بخونه؟! خوب چنین افرادی ، هیچ اعتقادی به ذات ادامه تحصیل ندارتد ، تنها هدفشان شغل بوده ، که آن هم به خاطر دیدن چند تجربه اتفاقی ، به سرعت زیر سوال رفته، پس نمی توان از این اشخاص انتظار انگیزه بالا برای درس خواندن و قبولی داشته باشیم ، مگر اینکه نگرش و دیدشان را نسبت به مسائل تغییر دهند.

9-روش های مطالعه کردن درست و اصولی را فرا بگیرید؛ برخی اوقات، درست مطالعه نکردن، باعث بی حوصلگی نسبت به درس می شود.

10-در روان شناسی حافظه و یادگیری گفته می شود: مطالبی که بار هیجانی بیشتری دارند، بیشتر در حافظه می مانند و بهتر به خاطر آورده می شوند چرا که هیجان و علاقه موجب  تمرکز و ثبت مطلب در حافظه بلند مدت می شود. مثالی بزنیم: من به شما می گویم: همسایه ۱0 سال قبلتان یادتان می آید؟ شما می گویید: نه. می گویم: همان که دو بچه کوچک داشت. می گویید: نه، به خاطر نمی آورم. می گویم: همان که پدرش فروشنده لباس بود و شما باز هم به خاطر نمی آورید. می گویم: همان که خانه شان آتش گرفت. یک مرتبه همه چیز در ذهنتان زنده می شود چرا که آتش گرفتن، بار هیجانی مؤثری داشته است. اگرچه آتش گرفتن، یک هیجان منفی در شما ایجاد کرده بود، در هر حال هیجان انگیز بود و همین هیجان باعث شده بود که شما خاطره آن را به خوبی به خاطر بسپارید.

با کتاب خود شوخی کنید. مثالهایی مهیج، شادی آفرین بزنید. این موضوع به علاقه و تمرکز شما کمک زیادی می کند. بعد از این که خواندید الکترون در سیم حرکت می کند و به مقاومتی مثل لامپ برخورد می کند و لامپ را روشن می نماید، به زبان خودتان بگویید: موتور سوار (الکترون) در خیابانی خلوت (سیم) به سرعت حرکت می کند که ناگهان به دیواری (مقاومت) برخورد می کند و آن وقت احساس می کند که پروانه ها دور سرش می چرخند (روشن می شود)!

تا می توانید به سخت ترین مطالب کتاب بار هیجانی مثبت بدهید و آن را بخوانید.

اگر بخواهید می توانید با زبان خوشایند خودتان با تمام مفاهیم کتاب شوخی کنید. اگر در بحث گشتاور مثالی از الاکلنگ می آورند فقط به خاطر آن است که بازی مهیج الاکلنگ، گشتاور را در ذهن شما وارد کند. شما باید زرنگی کنید و مثالی مهیج بزنید.

با کتاب آنچنان شاد و مهیج برخورد کنید که گویی به دوست داشتنی ترین دوست خود رسیده اید.

11-همین جا لازم است که به برنامه ریزی غلط و پیگیری نادرست برنامه های درسی اشاره کنیم. برنامه هایی که برای یک روز حجم زیادی از مطالب را در بر می گیرد، عملاً به خاطر همین حجم زیاد، تنفر ایجاد می کند واقع بینانه و بر اساس تواناییتان برنامه ریزی کنید. همچنین عده ای، وقتی برنامه ریزی می کنند که مثلاً از فلان کتاب، روزی یک صفحه مطالعه کنند، به جای آن که برنامه همان روز را اجرا کنند، مدام کتاب را ورق می زنند که چه راه زیادی باقی مانده است و همین توجه به دشواری مسیر و طولانی بودن راه، شوق و علاقه و تمرکز را در آنها از بین می برد.بنابراین از اجرای برنامه های روزانه فقط برنامه همان روز را انجام دهید و مطلقاً به این که “چقدر مانده” فکر نکنید.

12- و مهمترین نکته توکل به خدای متعال را در هیچ لحظه ای از دست ندهید؛ در مواقع حساس و دشواری که برایتان پیش می آید، بیشتر از همیشه، به نیروی ایمان به خدا، تکیه کنید و او را در همه حال، ناظر بر خود و پشتیبان واقعی تان بدانید که در چنین صورتی، به یاری حق، موفقیت در انتظار شما خواهد بود.

نشانی مطلب در وبگاه معاونت دانشجویی، فرهنگی و اجتماعی:
http://uut.ac.ir/find.php?item=10.506.1990.fa
برگشت به اصل مطلب