معاونت دانشجویی، فرهنگی و اجتماعی- موضوعات روانشناسی
12 رفتار سمی که باید بشناسیم و کنار بگذاریم!

حذف تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1394/11/26 | 

12 رفتار سمی که باید بشناسیم و کنار بگذاریم!

مهارت های ارتباطی و برقراری ارتباط با اشخاص و گروه های گوناگون نیازمند آموختن و به کار گیری برخی نکات و کنار گذاشتن برخی ویژگی ها است. مجموعه این بایدها و نبایدها کیفیت ارتباط را مشخص می کند.

برخی افراد به دلیل نوع تربیت، ویژگی های شخصیتی و وسعت روابط اجتماعی و تجربه های بیشتر، در برقراری ارتباط، موفق تر عمل می کنند و بعضی دیگر به دلایل متعددی فاقد این مهارت اند. به هر حال چون برقراری ارتباط موثر یک مهارت و در عین حال یک هنر است، قابل آموزش و یادگیری است. در اینجا سعی داریم چند رفتار سمی را که مانع ارتباط است و به روابط اصیل و صمیمانه آسیب می زند، به شما معرفی کنیم. شما می توانید با شناسایی رفتارهای سمی در خودتان و حذف آنها کیفیت ارتباطی خود را ارتقا بخشید.

 اما این رفتارهای سمی کدام اند؟

1- شخصی کردن همه مسائل

افرادی که این رفتار سمی را دارند همه صحبت ها و اتفاقات اطراف را شخصی می کنند و با برداشت اشتباه از گفته های دیگران دچار سوء تفاهم و رفتارهای تلخ و گزنده می شوند.

در واقع گفته های دیگران را به خودشان می گیرندو چنین می پندارند که همه گفته های دیگران درباره آنهاست. این افراد با دید منفی و شک گفته های دیگران را دنبال می کنند و از هر کلمه هزاران معنا و مسئله بیرون می کنند که البته هم این معانی را متوجه خودشان می دانند. گویی دیگران قصد دارند دائما از آنها انتقاد کنند. واقعیت این است که همیشه آدم ها قصد ندارند دوپهلو صحبت کنند و ما را بیازارند یا پیام پنهانی به قصد آزار ما داشته باشند. مسائل را شخصی نکنیم.

2-حسادت کردن

حسادت ویژگی های خوب شمارا می کُشد. اجازه ندهید با شما چنین کند. حسادت شمارش داشته های دیگران به جای داشته های خویش است. این رفتار به هیج وجه برای ارتباط مفید نیست. زندگی خود را نباید با هیچکس مقایسه کرد، خودتان را با خودتان مقایسه کنید. حداکثر تلاش خود را بکنید، سپس پیشرفت خود را ارزیابی کنید. خودتان را با دیروزتان مقایسه کنید. اگر هم پیشرفتی نبود ببینید مشکل کجا بوده است. بدین طریق هم درباره خودتان حس بهتری خواهید داشت، هم به دیگران و در نتیجه ارتباطات بهتری را شکل خواهید داد.

3-همیشه در نقش قربانی ظاهر شدن

رفتار سمی دیگر این است که همیشه خود را قربانی ببینیم، برای خودمان دلسوزی کنیم، خود را محکوم به مشکلات ببینیم و فردی فاقد کنترل و اراده به نظر برسیم. واقعیت این است که اگرچه ما در بعضی اتفاقات زندگی اختیاری نداشته ایم، ولی در اداره کردن و مدیریت کردن این اتفاقات انتخاب گر هستیم. می توانیم انتخاب کنیم که تسلیم مشکلات شویم و با شکایت از زمین و زمان فردی پر از خشم و خسته کننده به نظر برسیم، یا انتخاب کنیم که نوع دیگری عمل کنیم و اوضاع زندگی خود را آزادانه تغییر دهیم.

وقتی از شکایت دست می کشیم و احساس درماندگی را از خود دور می کنیم، به وضوح احساس قدرت می کنیم، البته اگر خودمان بخواهیم. طبیعتا افراد قوی و تاثیرگذار در مقایسه با افراد ضعیف و درمانده حس بهتری به اطرافیان خود القا می کنند.

4-چسبیدن به غم و رنج و اندوه و فقدان

یکی از سخت ترین درس های زندگی این است که باید بتوانی از مشکلاتی چون خشم، غم، سوگ، فقدان، جدایی، احساس گناه نفرت و غیره گذر کنی و بالاخره آنها را رها کنی. بدون شک تغییر کار سختی است و ما تلاش می کنیم که تغییر نکنیم به همین دلیل این تلخی ها را رها نمی کنیم چون کار سختی است. اما رها کردن در واقع سالم ترین راه پیش رو است. چسبیدن به غم و اندوه و خشم های قدیم و رها نکردن آنها، ویژگی های نامطلوبی را در ما ایجاد می کند و از همین رو از دید دیگران شخصیتی ناشاد و گاهی حتی پیچیده و ناراحت به نظر می رسیم و این نگاه حتما در ارتباطات ما تاثیر منفی دارد.

5-افکار منفی وسواس گونه

این خیلی سخت است که در اطراف کسانی باشیم که دائما درباره مسائل و مشکلاتشان صحبت می کنند، از اتفاقات تلخ گذشته سخن می گویند، از بدشانسی ها و اتفاقات تلخ امروزشان می گویند و از ناعادلانه بودن دنیا و مظلوم واقع شدن در زندگی داستان های فاجعه آمیز و دنباله داری دارند. اینها عادت ندارند قسمت های مثبت زندگی را ببینند و درس های مثبت از مسائل زندگی بگیرند. منفی گرایی و نشخوار فکری دائم با مسائل منفی دارند و جوری صحبت می کنند که گویی همه چیز بر ضد آنها رقم خورده است. چنین افرادی انرژی منفی از خود ساطع می کنند و با این کلمات و رفتارها انرژی سایرین را نیز تقلیل می دهند.

6- فقدان کنترل هیجان ها

ناتوانی در مدیریت هیجان های خود یک رفتار سمی برای اطرافیان محسوب می شود. افرادی که کنترلی بر هیجانات خود ندارند با کوچکترین مسئله ای ناگهان عصبانی می شوند یا گریه می کنند و واکنش های هیجانی بسیار شدید دارند. اگر دچار چنین مشکلی هستید حتما باید با کمک متخصص، ریشه های درونی این هیجان های کنترل نشدنی را پیدا کنید، به طور عمیق روی آنها کار کنید و قدرت و توانمندی خود را برای مدیریت هیجانهای خود افزایش دهید.

7- قضاوت های سطحی درباره دیگران

هرگز فقط از روی ظاهر، درباره دیگران قضاوت نکنید، ظاهر دیگران لزوما همه واقعیت نیست. افراد شاید خود را بهتر، شادتر، ثروتمندتر یا هر چیزی غیر از آنچه هستند نشان دهند، گاهی افراد در ظاهر بسیار شاد و بی خیال  به نظر می رسند، درحالی که مشکلات و مسائل بزرگی دارند. قضاوت های سطحی درباره دیگران باعث می شود از درک عمیق آنها فاصله بگیریم و به جای کمک رسانی و محبت مقابلشان قرار بگیریم.

8- رفتار خشن و فقدان همدلی و شفقت

یکی از سمی ترین رفتارهای ناشی از درک نکردن دیگران و همدلی نداشتن با آنان، نامهربانی و بی توجهی به دیگران است. رفتارهای خشن و تلخ کلامی و غیر کلامی در حضور شخص، پشت سر وی یا روی صفحات اینترنت، رفتارهای گزنده و آسیب زننده ای است که روح و شخصیت افراد را لگدکوب می کند.

مهربانی را به قلب خود باز گردانیم. به اسم نقد سالم به دیگران حمله نکنیم. آنها را درک کنیم و از زاویه دید دیگران موقعیت ها را بررسی کنیم. افرادی که زبان تلخ و گزنده ای دارند، دیگران را از خود می رانند و دائم به روح دیگران خنجر می زنند.

9- فریب دادن دیگران و سوء استفاده از اعتماد آنها

فریب دادن، گول زدن دیگران و سوء استفاده از آنان یک انتخاب است نه یک اشتباه قابل عذرخواهی. وقتی تصمیم می گیرید کسی را فریب دهید و موفق هم می شوید، فکر نکنید او احمق است یا فریبتان را خورده است، بلکه او بیش از آنچه سزاوارش بوده اید به شما اعتماد کرده است. با خودمان و دیگران صادق باشیم. صداقت پایه و اساس هر موفقیتی است.

10- پنهان کردن خود واقعی

اگر همیشه خودتان را پشت نقاب پنهان کنید دیگران نمی توانند به شما نزدیک شوند. این رفتار یکی از موقعیت های سمی برای ارتباط است. فارغ از سن، نژاد و جنسیت، آنچه باعث زیبایی شما می شود، صداقت و شفافیت شماست. وقتی تظاهر به داشتن ویژگی هایی می کنید که فاقد آنها هستید، دیگران دیر یا زود متوجه می شوند و از شما دوری می کنند. بنابراین اگر ویژگی هایی را که به نمایش می گذارید واقعا دوست دارید آنها را کسب کنید. در غیر این صورت حقیقت شما حتما برای دیگران آشکار می شود و رهایتان خواهند کرد.

11- رقابت جویی و برتری طلبی دائم

افرادی که همیشه در صدد برتری از دیگران اند و می خواهند همیشه اول باشند، تحت هر شرایطی از رقابت دست برندارند، همواره دارایی های خود را محک بزنند و هر پیشرفتی را فقط بر اساس دستاوردهای بیرونی و ظاهری بسنجند، از نظر دیگران افراد ناآرامی هستند که آرامش و امنیت رابطه را مختل می کنند.

زندگی سفر است،فرایند است ، الگویی که امروز می آموزیم باید به دیگری آموزش دهیم. رشد و پیشرفت جریان کلی زندگی است که ما بخشی از آن هستیم نه همه آن. وقتی خود را محور همه پیشرفت ها بپنداریم، در چشم دیگران خودمحور و متکبر ظاهر می شویم و طبیعتا رابطه را به بن بست می کشانیم.

12- کمال گرایی افراطی

افراد کمال گرا همیشه در طلب دوستی های کامل، شغل آرمانی، منزل رویایی و رابطه عاشقانه آرمانی هستند. به همین سبب به خودشان و اطرافیانشان سخت گیرند. این سخت گیری دیگران را معذب می کند و به تدریج از فرد کمال گرا دورشان می کند. چیزی که امروز برای ما کمال است شاید فردا چنین نباشد. پس نگاه خود را از مطلق گرایی به نسبی نگری تغییر دهیم. بدین طریق هم خودمان و هم دیگران در ارتباط احساس بهتری خواهیم داشت.

نشانی مطلب در وبگاه معاونت دانشجویی، فرهنگی و اجتماعی:
http://uut.ac.ir/find.php?item=10.506.1988.fa
برگشت به اصل مطلب